کد مطلب:211260 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:214

در حسن سیرت و نیکوئی سریرت
یك روز ابن ابی العوجا با مفضل بن عمر در مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به هم برخوردند ابن ابی العوجا از كلمات كفرآمیز و الحاد و شرك می گفت مفضل سخت با او برآشفت گفت یا عدو الله الحدت فی دین الله و انكرت الباری جل قدسه ای زندیق در دین خدا الحاد می كنی.

ابن ابی العوجا با كمال خونسردی گفت ای مفضل اگر اهل بحث هستی بیا با هم مناظره كنیم این سخنان تو بی جا است اگر هم اصحاب جعفر بن محمد هستی او هیچ وقت با من تندی نكرده و با آنكه این سخنان را بسیار از من شنیده با كمال متانت سخن گفته از تعدی و افراط خودداری كرده او مرد حلیم و باوقار و عاقل و محكم و ثابت قدم است از جای خود



[ صفحه 47]



بدر نرود همیشه از طریق رفق و مدارا با ما سخن می گوید - هیچ وقت غضب نمی كند سخن او به دلیل و برهان است ما هر وقت با او بحث كنیم خوب به سخنان ما گوش می دهد بعد پاسخ می دهد تو اگر از اصحاب او هستی مانند او با ما سخن بگوی.